افق سرمایه، انسان ها در همه جوامع اعم از جوامع توسعه یافته و توسعه نیافته به منظور رسیدن به مطالبات و آرمان های و اهداف اقتصادی، اجتماعی و معیشتی و بخره گیری از مزایا و امتیازات مادی و زیستی در متن و بزن زندگی اجتماعی خود به طور ارادی و آگاهانه در ذیل پاره ای از میثاق نامه ها و قراردادها به طرز تفاهم آمیز و مسالمت جویانه با نظام و قدرت های حاکم خود مشارکت و همکاری منطقی و اصولی را به شکل همه جانبه ای نهادینه می کنند.
تئوری و نظریه های علمی و تاریخی مطرح و مستندی هم وجود دارد که به عنوان تجربه عینی و عملی و اصل پذیرفته شدهای است و آن آینه چنان چه تضاد طبقاتی و تعارض منافع به نحوی مشهود بین مردم و حکومت رخ بنماید؛ که حکومت ها مسیری مغایر با منویات و منشور منافع مادی و اقتصادی مردم و شهروندان را در تاکتیک و استراتژی و خود انتخاب کنند؛ بطور اجتناب ناپذیری نیروی فعال و سازنده کشور میل به ناسازگاری و نافرمانی مدنی پیدا می کند.
این نیروها و جریانات کنشگر؛ که پتانسیل و ظرفیت بالقوه و بالفعل عظیمی در جهت دهی تحولات اجتماعی و اقتصادی نقش پیشاهنگی را در سازمان دهی اعتراضات و نارضایتی ها بر علیه ساحت حکمرانی و حاکمان انحصار طلب، مستبد و خود رای؛ که مجموعه قدرت و حکومت تهی از فضیلت های اخلاقی شده و به نحوی از انحاء دچار استحاله ارزشی و اخلاقی شده است.
در این مواقع انسجام، اتحاد و اعتماد عمومی در ساختار حکمرانی به شکل شکننده دچار آسیب و آفت شده و پدیده ( تعارض منافع) میان جنبش های مردمی و دولت ها و حکومت ها شکل می گیرد؛ که این اعتراضات ملت ها و شهروندان که هویتی منطبق بر تغییر و تحول بر ذائقه اقتصادی و رفاهی سطح زندگی آنان است، و غالبا این اعتراضات به دور از گرایشات و تعلقات حزبی و سیاسی است.
این اعتراضات مردمی و مدنی آرام در چهارچوب قانون و هنجارهای اجتماعی حاکم هدایت و حمایت شده؛ که در صورت عدم تحقق و تمرکز خواسته ها و مطالبات مشروع مردمی توسط حاکمان، این اعتراضات مردمی به صورت حرکت ها و جنبش های خشونت آمیز و شورش های عمومی علیه حکومت ها ظهور و بروز می یابد.
کم نیست در تاریخ معاصر که ملت ها و توده های تحت ظلم و ستم و به استثمار کشیده که در کسب حقوق طبیعی و مشروعشان دست به قیام و مبارزه علیه دولت ها و حکومت ها زدند که از جمله جنبش آمریکایی های محروم که موسوم به جنبش ( وال استریت ژورنال) که با شعار یک درصد از سرمایه داران آمریکایی با جنایت و خیانت ۹۹٪ درصد از منافع و ثروت آمریکایی ها را چپاول و غارت می کنند؛ و یا در فرانسه مردم فقیر و گرسنه و مالیات دهندگان فرانسوی جنبش مدنی موسوم به جلیقه زردها را ساختند؛ که طی ده سال با آشوب، خشونت و آتش زدن اموال عمومی و شهر علیه سرمایه داری حاکم قیام کردند؛ تا بلکه بتوانند حقوق غارت شده طبقه کارگر و کارمند فرانسوی را باز پس گیرند و یا در انگلیس که همواره به طراحی و اجرای سیاست های استعماری و غارت گری در ینگه دنیا شهره است؛ سالها بخاطر شکاف و اختلاف طبقاتی اقتصادی و معیشتی مردم با دولت بریتانیا، تضاد و تجمع و تظاهرات مدنی دارند.
سبک و سیاق این دست از اعتراضات و حرکت های مردمی و مدنی با مطالبات اقتصادی و معیشتی که منشا ظهور و بروز آن سیاست ها و استراتژی ضعیف و تبعیض آمیز حکم رانان و دولت ها به شمار می رود؛ خروجی آن نیز اشاعه فقر، محرومیت، گرسنگی و بی خانمانی است و این امر به عنوان یک قاعده و سنت تاریخی در هر گوشه و کنار جهان از جمله در خود ایران می تواند ساری و جاری شود و به امید آنکه؛ هرگز چنین مباد.
انتهای پیام/