به گزارش سرویس بازار افق سرمایه، اکبری: در خود واژه یارانه پنهان بحث است، آنچه در ادبیات اقتصادی برای یارانه مطرح میشود، یک کمک بلاعوض است که دولت به بخشهای مختلف مصرفکننده از جمله صنایع یا مردم می دهد. چیزی که امروز بهعنوان غلط مصطلح بهعنوان یارانه پنهان معرفی میشود در واقع اختلاف نرخ جهانی یک کالا مانند حامل انرژی یا سایر کالاها با قیمت داخلی آن است.
اگر بهفرض این غلط مصطلح را بپذیریم دو راه برای محاسبه آن وجود خواهد داشت؛ یکی قیمتهای جهانی و دوم نرخ ارز. این دو نکته پنهان مخصوصاً نرخ ارز همیشه ما را به اشتباه میاندازد، حال ممکن است برخی کالاها قیمت جهانی داشته باشند و برخی هم نه، مثلاً در گاز ما قیمت جهانی به آن صورت نداریم و معمولاً قیمتهای منطقهای داریم که محاسبه میشود اما ممکن است در مورد برخی از فرآوردههای نفتی مثل بنزین و گازوئیل و… با یک اختلافی قیمت جهانی وجود داشته باشد.
نرخ ارز خودش یک پارامتر بسیار تعیینکننده است. شما نرخ ارز را یکهزار تومان بگذارید یا دههزار تومان یا صدهزار تومان میتوانید این عدد را بالا پایین کنید، این چندان منطقی نیست که شما یک نرخ ارز را بالا در نظر بگیرید و بعد بیایید با آن محاسباتی را انجام بدهید و بعد بگویید “این حجم قابلتوجهی از یارانهای است که ما در حوزه انرژی میدهیم”.
بهطور نمونه اگر بهجای 27 هزار تومان نرخ ارز یکهزار تومان باشد، نهتنها یارانهای به مردم نمیدهید بلکه یارانهای هم از مردم میگیرید، یعنی با قیمت دلار یکهزارتومانی، قیمت بنزین با قیمت بالای نفت نیز حدود هفتصد تومان در میآید، در این صورت نهتنها بنزین را ارزان به مردم نمیدادید بلکه بنزین هفتصدتومانی را 1500 تومان در جایگاه و 3 هزار تومان بهصورت آزاد میدادید.
تشخیص نرخ واقعی ارز در اقتصاد ما بسیار جدی است، این مسئله بیشتر از آنکه به بحث ساختار خود حاملهای انرژی ارتباط داشته باشد به خود مدل اقتصادی، قیمتگذاریای که وجود دارد، نرخ ارز و پارامترهای مؤثر در نرخ ارز وابسته است.
اعداد کاغذی نباید مبنایی برای تصمیمگیران شود
اکبری: این نوع محاسبات بعضی از مواقع ممکن است حاکمیت، دولتها و تصمیمگیران را به اشتباه بیندازد، این عدد کاغذی است یعنی عددی که روی نرخ ارز و قیمت جهانی (در صورت موجود بودن) مطرح میکنید.
بسیاری از کشورها در دنیا قیمت جهانی را به مصرفکنندگانشان نمیدهند؛ یعنی هزینه تمامشده بهاضافه یک سود معقولی برای شرکت ارائهکننده کالا یا خدمت را در نظر میگیرند، بحث قاچاق را باید از مکانیزمهای کنترلی دیگر پیگیری کرد [همانطور که بیان شد بعضی از این دریچه به این موضوع نگاه میکنند که با این کار میشود جلوی قاچاق انرژی و حاملهای انرژی از کشور را گرفت، در چین هم شما این اختلاف را میبینید در کشورهای اروپایی هم ممکن است این اختلاف را ببینید.
لزوماً همه قیمتها به هم متصل نیستند ولی آن چیزی که امروز به ساختار اقتصاد کشور مخصوصاً در حوزه انرژی ضربه میزند، نرخ ارز است. این نرخ ارز است که این موضوع را داغ کرده است در غیر این صورت اگر شرایط سال 90 را داشتیم و قیمت دلار یکهزار تومان بود شاید اصلاً این بحث یارانه پنهان بهوجود نمیآمد و هر جور محاسبه میکردید یارانه معکوس هم بود.
برخی از دولتها مشکل اصلی را در موضوع انرژی دیدند که نتایج اقدامات آنها را نیز شاهد بودیم، علت هم این بوده است که امروز مسئله کشور انرژی نیست، مسئله اقتصاد است، در اقتصاد هم مسئله نرخ ارز است، مشکلات نظام بانکی، سیستم معلول بودجهریزی و بیانضباطی دولت است که باید به آن پرداخت شود.
انتهای پیام/